رحیم صفوی: رویارویی جبهه مقاومت و جبهه استکبار برخورد دو قلمرو ژئواستراتژیک است
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۰۸۱۵۶
دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا در مراسم رونمایی از بیست و دومین کتاب خود با عنوان «ژئوپلیتیک و ژئواستراتژی جهان اسلام» گفت:ساختار قدرت جهانی در دوره گذار ژئوپلیتیکی قرار دارد.
به گزارش ایران اکونومیست، سید یحیی صفوی در آیین رونمایی از کتاب «ژئوپلیتیک و ژئواستراتژی جهان اسلام» که در سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی(سمت) برگزار شد با بیان اینکه دین اسلام تا سال۲۰۵۰ دین اول جهان از نظر جمعیت خواهد بود، گفت: قدرت هژمون آمریکا شکست خورده و قدرتهای جدیدی در حال شکل گیری است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در تشریح علت نگارش این کتاب و طرح این سؤال که چرا ما باید مصرف کننده تولیدات غربیها باشیم؟ گفت: من از این مسئله در طول دوران تحصیلم از سال1350 رنج کشیدهام که چرا اندیشمندان و اساتید دانشگاههای ایران نباید هیچ نظریه و تولید علمی داشته باشند، ما همواره در مبانی نظری، مصرف کننده نظرات غربیها بودهایم درحالی که با تولید علم میتوانیم هم کشور و ملت خودمان را به پیشرفت، رفاه و آبادانی برسانیم و هم جایگاه کشورمان را در معادلات منطقه ای و جهانی ارتقاء دهیم.
وی افزود: ما بهعنوان مسلمانها و ایرانیها باید تولید کننده علم و ادبیات باشیم و به غربی ها بفهمانیم که جایگاه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران در منطقه و جهان کجاست.
رئیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس شهید سیلمانی افزود: سومین دغدغهای که من را به نگارش این کتاب واداشت پیشینه تخصصی و آموزشی دو دهه گذشتهام در حوزه جغرافیای سیاسی و مشاهده و تجربه حدود نیم قرن تغییر و تحولات در منطقه غرب آسیا و در کشورمان بود.
صفوی ادامه داد: به عنوان مثال جنگ تحمیلی علیه کشورمان، یک برخورد ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک بود که ملت ما به رهبری حضرت حضرت امام خمینی(ره) و نیروهای مسلح مقتدر خود در آن پیروز آن شد. هماکنون برخورد جبهه مقاومت با جبهه استکبار آمریکایی و اروپایی و صهیونیستی نیز برخورد دو قلمرو ژئواستراتژیک است.
این استاد جغرافیای سیاسی با بیان اینکه به نظر تعداد زیادی از اندیشمندان جغرافیای سیاسی، روابط بین الملل و علوم سیاسی، جهان در حال تغییر و تحول دیگری است، تأکید کرد: ساختار قدرت در دوره یک گذار ژئوپلیتیکی قرار دارد.
وی افزود: به طور قطع قدرت هژمون آمریکا و آرزوی تنها ابرقدرت جهانی شدن آمریکا با شکست مواجه شده و جهان به سمت ساختار دوبخشی شرقی-غربی و چند قطبی شدن قدرت در حال حرکت است و به نظر می رسد که جهان آرام آرام به سمت یک نظم جدید در حرکت باشد.
وی افزود: در این کتاب به صورت علمی استدلال شده که بروز و ظهور قدرت جهان اسلام در کنار سایر قطب های قدرت در آسیا، اروپا و آمریکای جنوبی، هندسه نظم جدید جهانی را تشکیل خواهد داد.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر داوود مهدیزادگان رئیس سازمان مطالعه و تدوین علوم انسانی (سمت) نیز در این مراسم با بیان اینکه کتاب «ژئوپلتیک و ژئواستراتژی جهان اسلام» نتیجه تلاشهای علمی و عملی یکی از فرزندان انقلاب اسلامی است، درباره کتاب اظهارکرد: برخی از علوم ساحت نظری و برخی دیگر ساحت عمل دارند، اما اینکه افرادی در هردو ساحت تجربه و علم را داشته باشند، کم هستند چراکه غالبا یا مباحث نظری محض و یا عملی است.
وی تجمیع ابعاد نظری و عملی نویسندگان را نادر دانست و افزود: مباحث جغرافیای استراتژیک علاوه بر جنبههای نظری، جنبه عملی آن ضرورت دارد لذا باید کسانی به آن بپردازند که اشراف داشته باشند.
رئیس سازمان مطالعه و تدوین علوم انسانی سمت با تاکید براینکه سردار صفوی یک کتاب دفاع مقدس و دنیایی از راز و رمز و مسائل مربوط به امنیت و دفاع استراتژیک در سینه دارد، ادامه داد: خوشبختانه سردار رحیم صفوی در این زمینه صاحب نظر هستند.
وی ادامه داد: بحثی که دکتر صفوی در این کتاب به آن پرداخته اند از جمله مباحثی است که نیاز است نویسنده علاوه بر آشنایی کامل بر موضوع امنیتی و استراتژیک منطقه و جهان، اشراف کامل عملی بر این موضوع مهم را نیز دارا باشد و ما مفتخریم که در سازمان سمت این کتاب گرانبها را با همکاری مرکز آینده پژوهی جهان اسلام منتشر کرده ایم..
رئیس سازمان سمت در تجلیل این کتاب گفت: بعضی از علوم هستند که ساحت نظری و برخی ساحت عملی شان بالاست و کمتر اتفاق میافتد که مولفی در هر دو حوزه صاحب نظر و اثر باشد که خوشبختانه جناب دکتر صفوی این امتیاز را دارند که در هر دو ساحت، این ویژگی را دارا هستند.
مهدوی زادگان در ادامه افزود: مباحث جغرافیای سیاسی از جمله مباحثی است که باید نویسنده در هر دو حوزه علم و عمل صاحب ایده باشد؛ به حق دکتر صفوی یک کتاب دفاع مقدس در سینه ایشان است و دنیایی از راز و رمز و مسائل امنیتی در شخصیت ایشان موج می زند و جنبه علمی و عملی ایشان بسیار بالاست.
در ادامه این مراسم ابراهیم متقی ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درباره این کتاب گفت: بدون شک جای خالی این کتاب در فضای دانشگاهی و حوزه مطالعات راهبردی و امنیتی خالی بود؛ هرگاه بخواهیم در حوزههای سیاسی و امنیتی موضوعات را بررسی کنیم باید نگاهی ژئوپلتیک داشته باشیم یعنی نگاهی مبتنی بر جغرافیا و امنیت و خوشبختانه در فضای بین المللی مسائل راهبردی لحظهبهلحظه نوشته، توضیح و تدوین می شود به این دلیل قدرت سیاسی با علم پیوند داده شده است.
متقی افزود: در کتاب آقای صفوی یک تحلیل بنیادین درباره نظریات ژئوپلیتیک وجود دارد وقتی که نگاه ما در سیاست خارجی مربوط به مقاومت جهان اسلام است پس باید یک درک بنیادین درباره فرهنگ، منطقه و سیاست داشته باشیم؛اگر این کتاب مرجع تصمیمگیری و سیاستگذاری راهبردی ما شود میتوانیم در آرایش قدرت، بهتر تصمیم گیری کنیم و با بازیگران این حوزه بهتر تعامل داشته باشیم.
رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درخصوص درس مایه و نکتهای که از این کتاب آموخته است، افزود: اگر حوزه علم و اندیشه و تفکر کلان از حوزه تصمیمگیری دور باشد، نمیتواند امنیت بین المللی کشور را تامین کند؛ پس نگاه ژئو استراتژیک در درونش مبتنی بر آن چیزی است که ما از آن به عنوان عقلانیت راهبردی و بصیرت یاد می کنیم.
در پایان این مراسم کتاب «ژئوپلیتیک و ژئواستراتژی جهان اسلام» با حضور منتقدین، اهالی رسانه و رئیس سازمان سمت و جمعی از اساتید دانشگاهها رونمایی شد.
در ادامه این مراسم حافظ نیا با اشاره به کتاب ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک جهان اسلام گفت: من سراغ ندارم تاکنون در این موضوع کتابی در ایران ایران نوشته شده باشد و از این جهت بسیار ارزشمند است.
وی افزود: این اثر بیش از آنکه تالیف و گزارههای معرفتی آثار علمی دیگران باشد آمیخته با تولیدات مؤلف است که در آفرینش آن ابداعاتی داشته است. این کتاب عمدتاً مبتنی بر مطالعات و تحقیقات نویسنده است که سالهای سال در این زمینه جهان اسلام کار کرده و نوآوری معرفتی به حساب میآید.
حافظ نیا تأکید کرد: من قویا این کتاب را به صاحب نظران و متخصصین و کسانی که در رشتههای مختلف کار میکنند و به نوعی در حوزه جهان اسلام مطالعاتی انجام میدهند توصیه می کنم و پیشنهاد می کنم ناشر محترم این کتاب را به سه زبان عربی، انگلیسی و اردو ترجمه کند.
گفتنی است کتاب ژئوپلیتیک و ژئواستراتژی توسط سید یحیی صفوی در هفت فصل تألیف و توسط انتشارات سمت و مرکز آینده پژوهی جهان اسلام به چاپ رسیده است.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: رحیم صفوی
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: رحیم صفوی جغرافیای سیاسی رئیس سازمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۰۸۱۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نور فلسفه و حکمت، روشنیبخش مسیر نصف جهان شدن اصفهان
فلسفه و حکمت، دو نوری هستند که به روشنتر شدت مسیر پیشرفت نصف جهان کمک شایانی کردند و در همین راستا، علما و حکمایی پرورش یافتند که مسیر زندگی و درسهای مکتب آنان، جزئی از هویت اصفهان شدهاند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، برخی معتقدند که با پیشرفت دانش و مادیگرایی، دیگر فلسفه و حکمت، مخصوصاً از نوع اسلامی، کارایی ندارد در حالی که تعالیم آن، باغ بزرگی است که درخت علوم مختلف در آن ریشه زده و به ثمر مینشیند.
از خوشبختی اصفهانیهاست که علما در این شهر نمیمیرند بلکه با گذشت صدها سال، همچنان نام و یادشان زنده است و تعالیمشان، راهگشای حقیقت جویان است؛ آنچنان که تخت فولاد بهعنوان یک قبرستان، توانسته زندهترین انسانهای تاریخ را در آغوش خاک خود جای دهد و بر همین اساس علی کرباسیزاده، مدیر خانه حکمت اصفهان اظهار میکند: نگاه به زیست و زندگی حکماً و فیلسوفان در اصفهان، موضوع مهمی است و اگر بخواهم به دوران صفویه که موجب تشکیل مکتب اصفهان شد اشاره کنم، زندگانی میرفندرسکی میرداماد و به ویژه نحوه زیست شیخ بهایی میتواند به این موضوع کمک کند.
وی میافزاید: میتوان گفت جامعیتی که علمای ما در آن زمان و چه در زمینههای فلسفه، عرفان و کلام و چه در موضوعات فقه و تفسیر و حدیث، باعث شد حوزه علمیه اصفهان یک حوزه بسیار درخشان در تاریخ و تمدن ایران شود و تأثیری که بر زندگی مردم اصفهان و بقیه شهرها گذاشت، این بود که توانستند تعادلی بین جنبههای مختلف تن و جسم با روح و نفس برقرار کنند به ویژه اینکه در حکمت موضوعی داریم که چگونه بین اعضای مختلف بدن و روح انسان، تعادل برقرار کنیم؛ همچنین تأثیر حکماً و فیلسوفان، طوری بوده که توانستند پیدا و ناپیدا در زندگی همه مردم تأثیر مثبت بگذارند.
مکتب اصفهان، دلیلی بر ادامهدار بودن فلسفه اسلامیمدیر خانه حکمت اصفهان ادامه میدهد: درخصوص راز پویایی و ماندگاری حکمت، زیست حکمای ما در اصفهان و تلاش آنها برای کمک به رفع تعارضاتی که در هر زمان در فرهنگ به وجود میآمد، قابل توجه است، مثلاً از میرداماد تا میرفندرسکی تا آقاحسین خوانساری، جهانگیر خان قشقایی و حاج آقا رحیم ارباب که هرکدام با نوعی از این تعارضات رو به رو میشدند و تلاش میکردند از یک طرف با علما و دانشمندانی که در علوم ظاهری کار میکردند و از طرف دیگر با حاکمان و حکومتیان، طوری تعامل کنند که با حمایت دولت مردان، مکاتب فلسفی و حکمتی زنده بماند و بهترین نشانه آن در ایران، مکتب اصفهان برای کسانی است که فکر میکنند دیگر فلسفه اسلامی در کار نیست.
کرباسیزاده خاطر نشان میکند: بحث تلاقی ادیان در حوزه مکتب فلسفی اصفهان هم اتفاق افتاده که محل تلاقی اشراق، عرفان، حکمت و کلام است؛ یکی از دلایل پویایی تاریخ فلسفه حکمت در ایران و اصفهان این است که دل و عقل به یک نقطه مشترک برسند و بهترین نمونه آن شیخ بهایی است که چه در اشعار او چه کتابهایش، هدف نهایی دل و عقل را یکی میبیند؛ در واقع روحی که در آثار معماری اصفهان و یا در مشهد وجود دارد و شیخ بهایی در بنای آنها دارای تأثیر مستقیم است، به دنبال وحدتی بین دانشها میگردد و میداند نقطه اشتراک همه آنها عرفان و اشراق است.
وی با بیان کتاب اینکه رساله صناعیه از میرفندرسکی که از حیث موضوع در کل تاریخ تفکر، بی نظیر است و قبل و بعد آن هیچکدام از حکماً، مستقیماً به بحث صنعت، هنر و پیشه و فن، نپرداختند، میگوید: میرفندرسکی معتقد است که پیشه، یک امر الهی است و هرکس برای پیشهای زاده شده، که از نبوت و امامت، شروع و به طبقات پایینتر میرسد؛ در واقع میگوید رابطه صنعت با زندگی انسان، مانند رابطه بدن اجزای بدن و روح است؛ مردم اصفهان باید قدر خود را بدانند زیرا در شهری زندگی میکنند که هر دوره آن، افتخارآمیز است و پایتخت حکومتهای مختلف بوده، طوری که بزرگترین متدینان به هر دینی در این شهر به دنیا آمدند و یا تربیت شدند که این موضوع از آثار به جا مانده، پیداست؛ بیهوده نیست که وقتی شاه اسماعیل به اصفهان آمد و متوجه مدارس متعدد علمی و رفت و آمد دانشجویان و طلاب شد، گفت اگر از این جنگ آخر، جان سالم به در ببرم، اینجا پایتخت قرار میدهم که این کار توسط شاه عباس کبیر انجام شد و امروز با چنین پیشینه درخشانی به مراتب جلوتر افرادی هستیم که دارای چنین هویتی نیستند.
ایرانی که میراثدار باستان و اسلام استعلیرضا فرهنگ، محقق و پژوهشگر حوزه ادیان نیز اظهار میکند: امروزه در ایران میراث دار دو فرهنگ عمیق هستیم، یکی از آنها، فرهنگی است که از ایران باستان و دیگری از اسلام به ما رسیده است؛ کوروش کبیر شخصیتی بود که اولین امپراتوری چند ملیتی و چند دینی را پایه گذاری و آشتی و همزیستی بین ادیان را ایجاد کرده است، شخصیت کوروش به نحوی است که در کتاب مقدس یهودیان، او را مسیح خدای یهود معرفی کردند و هم از استوانه کوروشی که در بابل به جا مانده، کوروش میگوید که من را خدای بابل صدا زد تا دین را اینجا اصلاح کنم؛ در قرآن به اعتبار مفسرینی مثل علامه طباطبایی، ذکر ذوالقرنین اشاره به کوروش دارد؛ جالب اینجاست که امروز نمیدانیم دین خود کوروش چه بودهاست زیرا با هر دینی متناسب با همان دین برخورد میکرده و به همین روش توانسته امپراتوری پایداری ایجاد کند که صدها سال استوار بماند.
وی میافزاید: در اواخر ساسانی، انحصارگرایی دینی رخ میدهد که منجر به ضعف این امپراتوری و از هم گسیختگی آن میشود و اسلام این دیدگاه را دوباره احیا میکند؛ قرآن از بین تمامی کتب مقدس به طور خاص تری به تفضیل، تفسیر و تأیید ادیان دیگر پرداختهاست؛ در آیات ۴۴ تا ۴۸ صورت مائده دستور قرآن به سه دین یهودیت و مسیحیت و مسلمان این است که با یک دیگر درگیر نشوید بلکه در نیکیها از هم سبقت بگیرید، در حالی که متأسفانه امروزه شاهد جنگ بین ادیان مختلف هستیم و شاید این الگوی زیبا بتواند یک راهنما برای همزیستی ادیان متفاوت باشد.
فرهنگ ادامه میدهد: اولین کسی که تاکید بر همزیستی دارد ابوریحان بیرونی است که کتاب ماللهند را مینویسد؛ در آن زمان، دید مردم این بود که هندوها بت پرستند درحالی که ابوریحان، به عنوان یک مسلمان مقید، از آنها دفاع میکند و آنها موحد میداند؛ میرفندرسکی که خانه حکمت در کنار مزار اوست، بیش از ۱۰ سفر به هند داشته و کتاب «جوگ باسشت» که کتاب مهمی برای آنهاست، به فارسی ترجمه کرده و تحقیقات زیادی در این حوزه داشته است.
اصفهان موزهای است که تمام ادیان را در خود جای داده استوی خاطر نشان میکند: هاتف اصفهانی که ترجیع بند آن شاهکار ادبیات ایران است، بخش اول با آئین زرتشت شروع میکند و آن را به حق و یکتا پرست میداند؛ در بخش دوم به مسیحت اشاره میکند و دوباره به همان موضوع میپردازد؛ جالب اینجاست که هاتف در زمانی میزیسته که تقریباً دیدگاه تعصب آمیزی نسبت به علما وجود داشتهاست و با این حال، به طور تمام قد از ادیان مختلف دفاع میکند.
محقق و پژوهشگر حوزه ادیان با بیان اینکه بعد اسلام اصفهان حدود ۴۰۰ سال، پایتخت بوده و به نوعی، زبده فرهنگ تمدن ایرانی اسلامی است، میگوید: اصفهان، هنوز هم موزهای است که تمام ادیان را در خود دارد و هیچ گاه شاهد درگیری بین آنها نبودهایم؛ در واقع با روی باز، روابط خیلی خوبی در تمامی حوزهها بین این افراد وجود دارد.
وی بیان میکند: شرایط امروز جهان شرایط خاصی است و در طول تاریخ چنین شرایطی را نداشتیم، رشد علم و فناوری، کاملاً بر رفاه انسان متمرکز است و با خودش نوعی انسانگرایی آورده که این دو به تدریج باعث شده انسان امروزی از متافیزیک و حوزه روح جدا شود و روز به روز، بیشتر شاهد دین گریزی و دین ستیزی باشیم، این الگوی جهان مدرن، سکولاریسم است یعنی بی تفاوتی به ادیان در حالی که کوروش و قرآن اینطور برخورد نمیکنند و اتفاقاً ادیان را تشویق میکند که در حوزه خود فعالتر باشند؛ در مقابل، برخی دین گرایان به افراط گراییدند و حتی به مبارزههای تسلیحاتی مثل داعش و صهیونیسم روی میآورند.
محقق و پژوهشگر حوزه ادیان با اشاره به اینکه باید راه تعادل را در پیش بگیریم و الگوی موفقی داریم که هزاران سال جواب دادهاست، اظهار میکند: از نمونههای همکاری که بین ادیان در اصفهان وجود دارد میتوان گفت اولین بار، صنایع چاپ و تجارت ابریشم را ارامنه به اصفهان آوردند و دانشهای یهودیان در مسائل مختلف مورد استفاده قرار گرفتهاست؛ زرتشتیان، مفاهیم حکمتی را به از پیش از اسلام به پس از آن منتقل کردند، مانند کتاب ابنمسکویه که به خرد و حکمت ایران باستان میپردازد و این همکاری باعث درخشش شده است؛ بزرگمهر حکیم میگوید که همه چیز را همگان دانند و کسی که انحصارگرا شود و تعصب بورزد، موقعیتهای خود را از دست میدهند.
به گزارش ایمنا، مکتب فلسفی اصفهان مکتبی که اعتقاد به جمع فلسفه با دین داشت و در بستر اندیشه شیعی در دوره صفویه شکل گرفت و نقش بهسزایی در فلسفه اسلامی داشت؛ این مکتب را همچنین دوره نوزایی فلسفه ایران نامیدند که متأثر از فلسفه مشاء، فلسفه اشراق، عرفان و اصول عقاید شیعه بود و نکته قابل توجه آن است که تمامی فیلسوفان مکتب اصفهان شیعه دوازده امامی هستند و بیشترشان درصدد تطبیق مطالب فلسفی با معارف شیعی برآمدهاند؛ بر این اساس باید گفت که اصفهان نه تنها در هنر و معماری بلکه در علوم دینی و اندیشه نیز سرآمدی میان دیگر نقاط بوده و یکی از مهمترین مصادیق آن که امروزه نیز بهطور عینی مشهود است، همزیستی ادیان در این شهر و استان است.